ساینا گلیساینا گلی، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

آوای خدا

عفونت اداری و اولین دندون پزشکی

1391/10/21 23:22
نویسنده : سمیرا
589 بازدید
اشتراک گذاری

 آمد به سرم از آنچه می ترسیدم

متاسفانه مدتی بود که عشقم اصلا لب به غذا نمی زد .

پوشکش مخصوصا صبح ها بوی ادرار آدم بزرگا رو می داد که البته من از هر کسی سوال می کردم می گفت طبیعیه دیگه بعد از یه شب بو می ده. اما طبیعی نبود.

دو بار بی دلیل تب کرد و هر بار فکر می کردن سرما خوردگیه ولی نبود .گاهی حسابی بی حال می شد. گاهی می خواست ادرار کنه زور می زد. نه همیشه وقتی خیلی مایعات می خورد خیلی به نظر طبیعی می اومد ولی نبود.

خواب شبش خیلی خیلی بد بود و گاهی نیم ساعت یکبار بیدار می شد. البته دکترش در معاینه 11 ماهگی براش آزمایش ادرار نوشت ولی من از اونجاییکه اون موقع حال عمومیش خوب بود نبردمش برای آزمایش (سهل انگاری کردم مادر). دو بار رفتیم بیمارستان کودکان که نتونستن تشخیص بدن ممکنه عفونت اداری باشه. حتی یکبارم آزمایش نکردن. خدا پدر و مادر دکترش رو بیامرزه. همون 11 ماهگی فهمیده بود.

تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم بعد از دو ماه آزمایش بدم. حس می کردم مشکلی هست. وقتی جوابو گرفتم و با خاله مینا و عمویی در میون گذاشتیم فهمیدیم عفونت اداری داره. سفکسیم رو با تجویز عمویی شروع کردیم و در عین حال دوباره بردیمش پیش دکترش که حسابی منو ترسوند و گفت باید بستریش کنی. ولی اونهم به همون سفکسیم رضایت داد و گفت تا 10 روز ادامه بده و هر 12 ساعت 4 سی سی که البته با توجه به وزن عشقم میزانش دو برابر بود. با شروع آنتی بیوتیک هر روز حال عشقم و غذا خوردنش بهتر شد. تا اینکه در عرض دو هفته 400 گرم وزن گرفت.

دکترش گفت لباس زیر تنگ مخصوصا زیردکمه دارهاش تنگ نباشه که پوشک به تنش بچسبه. مخصوصا برا دخترها

گفتم من از محلول های شستشوی ماستلا استفاده می کنم گفت نیازی نیست اونها خودش می تونه ایجاد عفونت کنه . همون آب و صابون خودمون کفایت می کنه. من از صابون آنتی باکتریال دتول استفاده می کنم.

استفاده از وان و استخر ممنوع شد. عشقم ساعت های طولانی تو وان یا استخرش آب بازی می کرد. خیلی حموم رو دوست داره. اما خوب دیگه نباید تو آب بشینه. البته الان دیگه می تونه تو حموم بایسته. ما هم با همون محلولهای ضد عفونی دتول تمام کف حمام و بقیه قسمت ها را ضد عفونی می کنیم.

خدا رو شکر دیروز جواب آزمایش بعدی رو گرفتیم که خوب بود. البته هنوز پیش دکترش نرفتیم.

اینو نوشتم محض تجربه مادرانه وگرنه اصلا دوست ندارم از اتفاقهای بد برات بنویسم.

و اما اولین دندون پزشکی عشقم که به لطف شکستن دندون مامان اتفاق افتاد. دومین باری بود که دندونم می شکست یکبار موقعی که شما رو 7 ماهه باردار بودم و یکبارم الان. دکتر پیروی یکی از بهترین دکترهای دندونپزشکیه که می شناسم . با اینکه مطبش به خونه ما خیلی دوره (میدان پونک) ولی اگه اون سر دنیا هم بود می رفتم. کارش برخوردش و البته هزینه های دریافتیش عالیه. من نمی دونستم دندانپزشک کودکانم هست. تعجب می کرد که دندون های شما چقدر دیر در اومده.

- در اومدن دندون بعد از یکسالگی معمولا ارثیه ولی بابایی تو هفت ماهگی و من تو 11 ماهگی دندون دار شدیم. نمی دونم دیگه.

- گفت سیاهی قطره آهن از بین نمی ره. ولی قطره رو بریز ته حلقش البته اگه می تونی و 10 دقیقه بعد با یه گاز نمدار روی دندونش رو پاک کن. روی 10 دقیقه تاکید کرد.

- دندون ها رو معاینه کرد و گفت دارن در می یان و فردای همون روز یعنی دوشنبه 17 دی دومین دندون شما در اومد.

و اما چرا دندونهای من می شکنه این قابل توجه مامانهای مهربونه.

من خیلی به تغذیه اهمیت می دم و همیشه با وجود مسواک و نخ دندون و حتی آدامس که ترک نمی شه دندونهام تو این مدت زود خراب می شد.

دکتر گفت به خاطر کم خوابیه . تو مدت یکسال گذشته شاید دو تا سه شب 5 -6 ساعت پشت هم خوابیدم. بقیه اش معمولا دو ساعت تا سه ساعت یکبار با گریه های عشقم بیدار می شم که گفت کلسیم در این شرایط جذب نمی شه و استرس دوران بارداری و صد البته بچه داری که خودش مانع جذب کلسیمه و تند و بدون وقت غذا خوردنم باعث می شه کلسیم و بقیه مواد مغذی جذب بدنمون نشه.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

یاسی خاله هیلدا
22 دی 91 1:34
ای جووووووووووونم عشقم نبینم مریضی خوشگلم . مامانی کلی ناراحت شدم ولی خب از اونجایی که گفتی خوب شده خوشحال شدم .
اولین دندون پزشکیت مبارک عزیزم . دومین دندونت مبارک خوشگل خانوم .
راستی نرگس جون من دنبال دندون پزشکه خیلی خوبم دندونام داغونه حسابیییییییییی میشه ادرس این دکترو بهم بدی اگه خیلی راضی هستی چون به ماهم نزدیکه . راستی چرا اومدین این ور پیش ما نیومدین ؟؟؟؟؟؟
ایشالا تولد هیلی میبینمتون
ببوسین عشق منو


ممنون عزیزم الان خوب شده دیگه. ولی خیلی بد بود.
قربونت برم خیلی دوست داشتم ببینمتون اما دندونم خیلی ناجور بود. انشاله دفعه بعدی یاسی جونم.
دکتر پیروی مطبش میدان پونک - میرزابابایی- ساختمان سبز. پلاک 4 واحد 5. روبروی در اصلی بوستانه. تلفنشم 44453283.
عشقمو ببوس زیاد
فرزانه
22 دی 91 10:30
عزیز دلم ان شالله به زودی زودی خوبه خوبه خوبه خوب میشی فدات شم
نبینم ساینا جونی ملیض بشه
چه اطلاعاتی دندون پزشکیو میگم، یادم میمونه نرگس جون


ممنون فرزانه جونم. خوب شده دیگه. خواهش می کنم عزیزم. یه عالمه بوووووووووووووووووووووووووووووس
یاسی خاله هیلدا
22 دی 91 17:58
خاله تلگراف داری


ممنون عزیزم . به زودی بهتون خبر می دم. عشقمو ببوس
منا مامان الینا
24 دی 91 9:56
عسسیسسس دلم انشالا که همیشه تنت سالم بمونه و هیچ وقت مریض نشی خوشششششکل من


ممنون خاله ای مهربووووووووووووووووووونم
مامان آرشیدا کوچولو
25 دی 91 14:50
خیلی بده آرشیدا هم دقیقا توی همین سن ساینا بستری شد اما علت دیگش به داروها واکنش بد نشون داد و بدنش کلا قرمز شد که مجبور به بستریش شدیم الان هم باید یه آزمایش دیگه بدم اما اصلا دلم نمیخواد دوباره اون خاطرات بد تکرار بشه


خیلی بده. خدا رو شکر جیگرم حساسیت نداشت. قبلا هم متاسفانه آنتی بیوتیک خورده بود. الهی بگردم. ما هم باید دوباره آز مایش بدیم. خیلی بده. انشاله همیشه سلامت باشن


♥ الهه مامان روشا جون♥
26 دی 91 0:15
میگما بیا دیگه با هم تلفنی حرف نزنیم هیچی ندارم که اینجا بنویسم
فقط خدا رو شکر که نازنینم حالش خوب شده و وزن گرفته و غذا خوردنش بهتر شده.
دندون نوت مبارک خاله جون.

نمیشه خواهر. تلفن یه مزه دیگه داره. البته اگه جیگرامون بزارن و تلفن منم اینقدر شارژش تموم نشه.
ممنون عزیزم.
میسی خاله ای.
بوووووووووووووووووووووس
فاطمه (مامان آیلین)
26 دی 91 11:06
وای وای خاله دیگه نبینم مریض شی هاااا ... خوشحالم که غذا خوردنت بهتر شده حس مامانتو درک میکنم


چشممممممم خاله ای. بوووووووووووووووووس
ناهید مامان فاطمه گلی ومحمد رضا
26 دی 91 12:21
اخی بمیرم واسی فرشته کوچولوت این بدکه دخترها زود عفونت می گیرن فاطمه منم عفونت گرفته بود اصلآ خوب خوب نمیشد مجبور شدم تویک سال وپنج ماهگیش مامی رو ازش جدا کنم که خوب خوب شد انشالله که دیگه مریض نشه
دندونشم مبارک


خدانکنه عزیزم. خیلی بده. یعنی از شیر گرفتیش تا خوب بشه؟ چرا؟
ممنون عزیزم. بوووووووووووووووووووس
مائده(ني ني بوس)
30 دی 91 18:50
واااي چقدر ناراحت شدم ايشالا كه اين بچه هاي معصوم هيچوقت مريض نشند.براي دندوناتم نكات جالبي رو ياد گرفتم.ايشالا بيشتر استراحت كن تا ديگه اينجوري نشه


انشاله سارینا جونم همیشه سلامت باشه. بوووووووووووووووووس
مامان آنیا
2 بهمن 91 14:04
عسل خاله امیدوارم همیشه سالم ببینمت اصلا تحمل اینو ندارم ببینم بچه ای مریض شده


ممنون عزیزم. مریضی سختیه. انشاله هیچ نی نی مریض نشه.
مادر آیاتای
6 اسفند 91 16:18
وای نرگس جون نمیدونم با چه زبونی ازت تشکر کنم. خوابم میومد از 2.5 که اومدم از اداره همینجوری نشسته بودم پای وبلاگ ساینا جون. هی دلم نمیدومد پاشم برم بخوابم. تا اینکه رسیدم به این مطلب و کلی خداروشکر کردم و از شدت هیجان از حالت لمیده به نشسته تبدیل شدم. خیلی خیلی کار خوبی کردی نوشتی. حالا داستان چیه؟ الان چند وقته آیاتای کمی تب میکنه تا اینکه 3 شنبه گذشته دیگه تبش زد بالا و پدرشم همون روز رفت ماموریت از شانس و من موندم دست تنها. (گوشاتو آماده کن که یه درد دل طولانیه) . خلاصه کلی پاشویه و شیاف و این کارا (و البته سرفه کرد و بالا آرود. منم نمیدونستم وقتی بچه تب داره نباید شیر داد. اخیرا خیلی شیر رو میخواد مثل اینکه تنبلیش میشه غذا بخوره. وقتی غذای خشک باشه سرفه ش کاری نمیکنه جز اینکه خلط رو درمیاره اما شیر که خورده باشه بالا میاره.) تا اینکه صبح شد. دادم مهد و ظهر زنگ زدن بیا ببر که تب داره. بعدازظهر بردم دکتر و ازونجایی که اینجا خدمات پزشکی خیلی خوب نیست، یه دکتر گفت که کمی سینه ش چرک داره از آخرین سرما خوردگی. منم براش توضیح دادم که آیاتای مثل خودم حالتهای حساسیت رو داره و هرجا عطسه کنیم باهم میکنیم و آبریزش و .. با همه خلاصه. و اینکه انگار روزا آبریزشش از بینی خارج میشه و شبا میره تو گلوش تبدیل به خلط میشه و سرفه میکنه میزنه زیر دلش و بالا میاره. یعنی حالت تهوع نداره اصلا. اما کلا بچه ای هستش که راحت بالا میاره. یعنی بگو الان برام بالا بیار، میاره. (این توضیحات رو انگار نشنید) دارو اینا نوشت . منم گفتم آیاتای به هیچ وجه دارو نمیخوره. گفت اینا رو هر طور شده بهش بده. اونم نخورد و دو وعده به زور دادم که بالا آورد تا قطره آخر. دیگه ندادم.تو پرانتزی بگم که آیاتای الان 6 ماهی میشه که دیگه دندون درنیاورده و الان که یک سال و نزدیک 9 ماه داره فقط 4 تا بالا و 4 تا پایین جلو رو داره یعنی 8 تاو من این مدت تبش رو ربط میدادم به دندون که اونم بعد از تب خبری ازش نبوده تا الان. از طرفی هم مهد خیلی اصرار داشتن که سرهمی دکمه دار حتما بپوشون از زیر. آیاتای هم گرماییه و من مخالف بودم. برای اینکه بهانه اونا رو ببرم مالای پارسالش رو میپوشوندم. پس در نتیجه کوچیک بودن و وقتی میبستی تنگ بودن. دارم این خورده ریزه ها رو میگم تا بدونی چه کمکی کردی با جمله جمله حرفات عزیزم. خلاصه اینکه دکتر اولی روز چهارشنبه به من گفت 17 اسفند که دوباره میام کیش بیارش تا یه سری آزمایش خون و اینا ازش بگیریم ببینیم وضعیت ایمنی بدنش چطوره. منم با تردید گفتم باشه و اومدم خونه از اینترنت مطالب زیادی در مورد علائم و دلایل ضعف سیستم ایمنی کودک خوندم که چشمت روز بد نبینه یه چیزایی خوندم که خواب و خوراک از روز و شبم گرفت. تا صبح شنبه که خوب نشده بود و دادم مهد. رفتم اداره زنگ زدن که بیا ببر که تب داره مسئولیت داره... منم گرفتم بردم بیمارستان که اون قبلی رفته بود و یکی دیگه اومده بود. بردم پیشش شرح ماوقع رو گفتم. اونم گفت خس خس داره و کمی چرک و .. باید حداقل یه شربت رو بخوره. و گفت خانم عزیز این بچه اگه سیستم ایمنی بدنش ضعیف بود که تو الان کلی مکافات داشتی و وزن نگرفته بود و هر دقیقه مریض بود و.. درضمن بچه تا سالی 8 الی ده بارم سرما بخوره عادیه. منم گفتم این بچه از اول پاییز فقط یه بار سرماخورده.
سرت رو درد نیارم الان با این علائمی که شما گفتی و اینکه گاهی حس میکنم (گاهی- خیلی کم) ادرار آیاتای بوی ادرار آدم بزرگا رو میده و اینکه من خودم به این نتیجه رسیدم که این تب بی دلیل میتونه علایم عفونت ادراری باشه. الان با کلی میمون بازی و ادا و مسخره دو روزه داره هر 24 ساعت 5 سی سی سفکسیم میخوره. و من خیلی خوشحالم چون فکر میکنم هم چرک سینه ش رو خشک میکنه و هم اگه عفونت ادراری داره اونو برطرف میکنه. درست فکر میکنم نرگس جون؟ نمیخوام بندازمش تو فرایند آزمایش و دکتر بازی و.. اینجا هم که ازین بابت واقعا ضعیفن. یعنی این دکتره فقط چرک سینه رو فهمید و این شربت رو تجویز کرد اما ناخواسته به درد یه چیز دیگه ش هم میخوره. فکر کنم همون پوشوندن سرهمی دکمه دار کار دستش داد جوجه مو. شبا هم بیقراری میکنه تو خواب. گاهی اوقات میخوابه تا صبح و هیچ خبری از ناله و .. نیست. نظرت چیه دوستم؟


عزیزم تو وب خودتون جواب میدم. بووووووووووووووووووس
مامان الینا
25 خرداد 92 14:01
سلام نرگس جون .واقعا ممنونم که تجربیاتت رو برای ما مینویسی .کمک بزرگی به ما میکنی عزیزم .یه سوال دارم : شما از ابتدای نوزادی ساینا جون زمان تعویض پوشکش از چی برای تمیز کردنش استفاده میکردی ؟
زمان الینا دکترم بهترین راه رو شستن با آب یا پاک کردن با پنبه و آب توصیه میکرد .من از دستمال مربوط و یا محلول vendome با پنبه استفاده میکردم اما چون الینا از ابتدای تولدش سفکسیم میخورد هیچ وقت براش مشکلی این چنینی ایجاد نشد .ممنون میشم راهنماییم کنی دوستم

سلام عزیزم. به منم دکترش گفت آب خالی کافیه. خوب هم خشکش کنید. برای پی پی هم بهتره از همون شامپو بدن کودک استفاده کنی. مارکش مهم نیست همون فیروز خوبه.
مواظب خودت و نی نی باش. بووووووووووووووووس

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوای خدا می باشد