ساینا گلیساینا گلی، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

آوای خدا

تجربه هایی از غذا خوردن

1391/10/28 17:02
نویسنده : سمیرا
617 بازدید
اشتراک گذاری

وقت خیلی مهمه. من برنامه ریزی می کردم که ساینا بین 8-9 حتما صبحانه بخوره. اما گاهی نمی خورد یا گاهی معلوم بود که میل نداره. یه مدت فکر می کرم که به خاطر خوردن شیر بلافاصله بعد از بیدار شدنش سیر می شه و دیگه صبحانه نمی خوره. اما اینطور نیود اون فقط شیر رو در حد رفع تشنگی می خورد و بس. بعدا متوجه شدم که باید ساعت صبحانه خوردنش رو عوض می کردم یعنی بین 9 -10 بهتر صبحانه می خورد مخصوصا اگه یه چرت کوچیکی می زد یا آهنگ کلاسیک گوش می داد بهتر صبحانه می خورد.

تازگی ها دوباره صبح که بیدار می شه بهش شیر نمی دم تا موقع صبحانه حسابی گرسنه باشه. تا بیدار می شه شیشه آب بالای سرش رو نشون می ده و می گه اِه یعنی آب بده.

اوایل نون ها رو توی چایی خیس می کردم و بعد روشون کره یا پنیر می زاشتم و می دادم بخوره. خوب نمی خورد. فهمیدم از نونشه. نون خیس شده دوست نداشت. می خواست مثل ما لقمه بخوره. برای همینم نون صبحانه رو کمی تو چای یا شیر می زدم قبل یا بعد از گذاشتن کره و پنیر و بعد بهش می دادم. البته اونهم دوباره الان عوض شده و کلا نون رو دوست نداره. ترجیح می ده کره یا پنیر خالی بخوره. برای همینم پنیر رو می زارم جلوش و خودش بر می داره و اونقده خوشگل می خوره. خامخ رو زیاد دوست نداره منم با عسل بهش می دم. البته اگه یه کف دست نون و یه قوطی کبریت پنیر بخوره من کلی ذوق زده می شم. گاهی نصف یه قالب کره رو هم می خوره. آخه کره رو خیلی دوست می داره عشقم.

عاشق خوردن چاییه. هر جور که باشه . چایخیلی کمرنگ بهش می دم. البته توش عسل می ریزم. خیلی کم در حد مزه عسل. چون چیزهای شیرین دوست نداری. اوایل همراه صبحانه بهت شیر می دادم البته درست بعد از یکسالگی شیرگاو رو شروع کردیم. اوایل که خوب نمی خوردی به قولی در حد یه قلپ. اما الان در حد نصف لیوان روزانه و اگه با پاکت یا با نی بخوری یک لیوان رو راحت می خوری.

الان ها برای میان وعده صبح بهت شیر پاستوریزه می دم. گاهی همراه کمی کیک یا بیسکوییت که البته کیک دوست داری اونهم پم پم یا کیک های ساده آشنا. گاهی هم بهت شکلات می دم البته شکلات سفید اونهم خارجی چون ایرانی ها توش روغن نباتی داره به جای کره کاکائو که برای شما مفیده. گاهی هم میوه می دم مخصوصا نارنگی که خیلی دوست داری. فیله می کنم و راحت می خوری. یه دونه کوچولو و اگه گرسنه باشی دو تا رو می خوری. موز رو فقط وقتهایی که تو ماشین هستیم می خوری. سیبم خودت می گیری دستت و با اون دو تا دندون کوشولوت گاز می زنی. قبلا هم که انگور فرواوونتر بود عاشق انگور بودی اما الان دیگه نگاهشم نمی کنی.

برای ناهار هر چی که خودمون داشته باشیم به اضافه سوپ البته اگه بخوری. عاشق برنجی و نودالیت. برنج رو خالی خالی می خوری بیا و ببین دونه دونه برمی داری می زاری دهنت. نودالیت رو هم خیلی دوست داری البته با خامه و پنیر. ماکارونی رو با سس گوجه دوست نداری. کلا به غذاهایی که رنگشون سفیده علاقه داری . چون کربوهیدرات ها رو خوب می خوری من تو سوپت فقط سبزیجات و گوشت می ریزم. گوشتها رو از هر نوعی که باشه چرخ می کنم بعدشم قلقلی می کنم می زارم تو فریزر یخ بزنه. هر موقع می خوام سوپ بپزم دو تا 4 تا از قلقلی ها رو می زیزم تو سوپ البته هر بار یک نوع گوشت. یک واحد از سبزیجات. یک واحد از حبوبات . روغن و گاهی مغز مثل بادوم و گردو هم توش می ریزم. سبزیجاتم دو گروهن. نشاسته ای و معمولی که از هر دو معمولا می ریزم. گاهی از غلاتی که نمی خوری مثل جو تو سوپت اضافه می کنم. بد نمی شه معمولا. گوجه فرنگی رو آخر سر که سوپ پخت توش رنده می کنم تا ویتامین ث باقی بمونه. دوست داری البته هر از چند گاهی خسته می شه و یک هفته ای اعتصاب می کنی و سوپ بی سوپ. چون گوشت رو اصلا نمی خوری. یا برنج رو با آب گوشت می پزم. یا قاطی پلو می کنم مثل لوبیا پلو که خیلی دوست داری.

ذرتم خیلی دوست داری پفیلا کره ای که معمولا بهت می دم بخوری. اینهم جزو میان وعده هاست. گاهی هم به شما کره بادوم زمینی می دم. دوست داری در حد دو سه تا قاشق چایخوری.

کباب رو اصلا دوست نداری. رسما پرتش می کنی رو زمین. تخم مرغ هم فقط سفیده البته ما هم مدتی رو آوردیم به تخم بلدرچین ولی چون میزان سفیدش کم بود و شما لب به زرده نمی زنی عقب نشینی کردیم و تخم مرغ می دیم البته سفیده رو خالی می خوری و زرده رو با سوپ.

 

اینهم غذا خوردن شما

تصاویرمربوط به کوکو سیب زمینی بیچاره است که با ماست نرم شده تا شما میل کنی.

اینجا داری غذا می دی به کف آشپزخونه.

کمی هم غذا پشت صندلی ذخیره کردی برای روز مبادا

کمی هم صندلی غذا بخوره

قاشق بازی

یک بازی جدیده که هر قاشقی به شما می دیم کمی بهش غذا می مالی بعد میندازی زمین و سپس قاشق بعدی و این داستان ادامه دارد.....

پیکاسو

و بسی خوشحال از شاهکار نخوردن

و در نهایت اندکی قاشق را مکیدن برای دلخوشی مادر

تصاویر مربوط به روزی است که تصمیم گرفتم دیگه خودم با قاشق به شما غذا ندم.

دوستت داریم عزیزم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان آرشیدا کوچولو
28 دی 91 16:53
کلی ذوق عکس ها رو کردم از دیدن چهره خوشحالش کلی روحیه گرفتم
افرین نرگس جون خوب داری پیش میری آرشیدا اصلا کره و پنیر و نون لب نمیزنه اما خدا رو شکر عاشق تخم بلدرچینه که روزانه یکی میخوره گوشت داخل غذا رو اصلا دوست نداره حتی اگه چرخ کرده باشه مزه اش رو میفهمه اما عاشق کبابه


مرسی عزیزم.
برای ما صبحانه یه جورایی زوریه. چاره ای جز خوردن نداره. عاشق کره و پنیره. وای وای ساینا که نه کباب می خوره نه گوشت تو غذا. فقط سوپ. می بوسمتون
مامان ترنم کوچولو
29 دی 91 16:46
قربونت برم ورووووووجک.
ترنمم خیلی بدغذا و دمدمی مزاجه تو خوردن.یعنی تا حالا فقط 1 هقته درست غذا خورده کن من کلی ذوقیدم. تا حالا با شیر فقط وزن گرفته یعنییییییییییییییی.برا همین 1 -1:5 کم داره.
کره بادوم زمینی بخوره که خیلی عالیه 2 ق از اون با1تخم مرغ از لحاظ کالری برابره.


خدانکنه خاله ای
وای همه همینطورن شبنم جون. گفتم بعضی ترفندها رو بنویسم شاید به در د بخوره. ساینا هم همین حدود کم داره. کره بادوم زمینی رو با دست بهش می دم چون با قاشق دشمنه. بوووووووووووووووووووس
✿✿الهه مامان روشا جون✿✿
29 دی 91 23:22
ای جانننننننننننننننننن عزیزمی جیگر
نرگس جون موفق باشی خواهر.


قربووووووووون خاله مهربون.
ممنون عزیزم. انشاله همه موفق باشیم با این فسقلی ها.
✿✿الهه مامان روشا جون✿✿
29 دی 91 23:31
میبینم که آنلاینی خواهر
تو نی نی گپ ادت کردم


ای خواهر چراغ خاموش اومده بودیم که. چک آخر شبی بود. منم ادت کردم
دخملیـــــــــــــ شکلکـــــــــــــ
30 دی 91 0:07
الهی...این اولین باری بود یه متن به این زیادی رو با دقت تمام خوندم
واقعا تجربیاتتون مفید بود برام
وایی چه روزگاری باید داشت با این فندقا
من که صبحونه خور خودم نیستم ایشاا..با حضور انیسی این عادت بدمو مجبور شم اصلاح کنم
انیسی عاشق سوپ مرغه
و برنج دونه دونه خوردن
موز و ماست
سرلاک وماکارووووونی که نگو و نپرس...


امیدوارم مفید بوده باشه.
ساینا هم تو سن انیس جون همین چیزها رو دوست داشت . هر روز می گذره عادتاشون عوض می شه.
می بوسمتون
مامان آویسا
30 دی 91 12:31
ای خاله قربون اون غذا خوردن هات
مامانی ممنون از توضیحات خوبتون مطمعنا به کار میاد


قربون شما. خواهش گلم. بوووووووووووووووووووووووس
مامان آنیا
2 بهمن 91 14:02
ااااااااااای جان قربون غذا خوردنت حالا که غذاتو خوردی ما کی بیام شما رو بخوریم


نه خاله منو نخور. هههههههههه. بووووووووووووووووس
فرزانه
2 بهمن 91 17:35

خداییش نی نی داری کار سختیه ها
خدا قوت به شما و همه مامانای گل که واقعا واسه تربیت و تغذیه مناسب نی نی های نازشون زمان میزارن


خداییش خیلی سخته خواهر. بی اغراق خودمم فکر نمی کردم اینقدر سخت باشه. مرسی عزیزم
فرشته ام "امیرحسین"
5 بهمن 91 14:49
آفرین به این مامان با حوصله که اینقدر خوب غذاها رو درست میکنه تا ساینا گلی نوش جان کنه همشون گوشت بشه به تن ساینا گلی


قربونت برم. ترفندهامو نوشتم شاید به دردخور باشه. کاش بخوره. می بوسمتون
مائده(ني ني بوس)
30 بهمن 91 19:47
به به چه مامان كدبانويي دارم چه غذاهاي خوششششششمزه اي


میسی خاله ای. بووووووووووووووووووووووس
مادر آیاتای
6 اسفند 91 15:45
وای که کبابم کردی و یاد خودم و ماجراهام افتادم. با کمی تفاوت همه شون از یه خمیر مایه هستن. امان از این موضوع غذا و حاشیه هاش. امروز دیگه رسما گریه کردم از غذا نخوردن و بازیگوشی سر غذای آیاتای.


درک می کنم. من که رسما خل می شم. گاهی دادمو در می یاره. مرسی عزیزم از نگاهت. بووووووووووووووووووس
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوای خدا می باشد