روزشمار زندگی ماه چهاردهم

عشقم و اتفاقات دی ماه

• 30 آذر دومین یلدات مبارک. جشن قدم و جشن دندون عشقم.
• 2 دی دادیم نماد پاتو قاب کردن.
• 3 صدای زنبور در می یاری. ویززززززززززززز
• 4 دی ساینا جون برو تو اتاق کتابتو بیار با هم بخونیم تندی می ری و کتابو می یاری.
• 5 دی آدامس چسبید به موهات کوتاهشون کردم. کشوها رو خالی می کنی. صندلی غذا رو هل می دی. در فر و آینه شمعدون ما رو تکون می دی. از صدای در فر که باز و بسته می کنیم می ترسی.
• 6 دی همه چیزو از تو کیف بابایی خالی می کنی حالا هر کیفی باشه هم خوبه. دیگه خیلی خوب راه می ری.
• 8 دی رفتیم خونه خاله الهه جون و شما و روشا این دفعه بیشتر با هم بازی می کردین.
• 9 دی کتاب می خونی یا غرش می کنی یا می گی پیس پیس پیس یعنی داری کتاب می خونی.  عاشق شعر خوندنی.
• 12 دی بینیت رو نشون می دی. وقتی لباسها رو آویزون می کنم رو بند رخت شما یک ثانیه هم نمی زاری بمونه می کشیشون پایین و می دی دست من.
• 13 دی سعی می کنی سی دی ها رو بزاری تو وی سی دی. سی دی جمع نابغه ها رو خیلی خیلی دوست داری و باهاش نانای می کنی.
• 14 دی امروز برای اولین بار جلو خونه مامان ژاله خودت راه رفتی تقریبا 200 متر
• 16 دی پاهامون رو می بوسی مخصوصا پای منو چرا مامان؟
• 17 دی اولین دندون پزشکی.
• 18 دی دومین دندون جلویی فک پایی سمت راستی در اومد. دخترم خودش دستاشو می شوره. به بشین می گی بِش بِش.
• 19 دی به در کشوها چسب زده بودم که به راحتی باز می کنی و همه چیز وسط خونه. برای اولین بار تو حموم ایستادی. صدای ببعی و مرغ رو هم در می یاری.
• 20 دی تا صدای اذان رو می شنوی دستتو می زاری کنار گوشت و اذان می گی. برای اولین بار لوبیاپلو خوردی خیلی دوست داشتی.
• 21 دی اولین بار رفتیم میلاد نور تا شما راه بری. عاشق پله برقی شدی. مگه ول می کردی. می گفتی بزار برم سوارش بشم برم بالا و پایین.
• 22 دی اولین بار رفتیم خونه خاله پروین خاله مامان. چشماتو نشون می دی.
• 23 دی اولین باری که رفیم فروشگاه یاس تا شما راه بری. با یه کاغذ الو بازی می کردی
• 24 دی می گم مامانو بوس کن فوری لباتو غنچه می کنی می زاری رو لپ مامان.
• 28 دی دومین باری که رفتی تولد نی نی اونهم عشقم هیلدا جون.
• 29 دی 14 ماهگیت مبارک عشقم

چند تا عکس از ماه چهاردهم

ساینا جون و تمرین راه رفتن

کشو بازی

دست دستی و البته نانای

رنگ دیوار کنده شده توسط یه شیطون کوچولو

لمیدن و دیدن تی وی