ساینا گلیساینا گلی، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

آوای خدا

آگرو 2013- بیستمین نمایشگاه صنایع غذایی

1392/3/13 10:37
نویسنده : سمیرا
1,193 بازدید
اشتراک گذاری

 

قربون اون چشمای معصومت بشم من

طبق روال هل دادن کالسکه

دست هر بچه ای بادکنک می دیدی می گفتی باغ (بادکنک) و گریه. اینجا رفتین از غرفه برنج طبیعت بادکنک بگیرین.

غرفه نوشیدنی سان استار که خیلی خوشگل بود.

ساینا در بیستمین نمایشگاه آگرو 92

ساینا در نوزدهمین نمایشگاه آگرو- 91

روی همون صندلی توی همون غرفه

کلا خیلی خوب بود. البته شما به خاطر دندونات اذیت شدی چون ماشاله همه با هم داره در می یاد.

برای عکس زیاد همکاری نمی کردی. همین چند تا هم برای یادگاری بود.

فقط وقتهایی که می دویدی بهت خوش می گذشت اونهم تو فضای باز که هواش عالی بود. آخه وقتی باد می خوره به صورتت خیلی خوشت می یاد.

یک چیز جالب دیدم شرکت هکلند پنیر شکلاتی زده بود که دقیقا مزه بستنی شکلاتی رو داشت که البته شما دوست نداشتی.

شرکت رامشین ترد هم میگو سوخاری داد که نخوردی استقبال نکردی. شایدم به خاطر دندونات بود.

امسال خیلی نقاشی روی صورت زیاد بود که برای شما هنوز زوده.

متاسفانه خیلی از غرفه ها رو نرفتیم که خیلی دوست داشتیم بریم. انشاله سال بعد که شما بزرگتر شدی بتونیم بریم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

فاطمه (مامان آیلین)
13 خرداد 92 11:18
عزیزم خاله قربونت بره که هر روز خوشگل تر میشی عشقم
ساینا جونم میدونستی که بین دوستامون که البته همشون مثل شما گل هستن اولین نفری که بدو بدو میام دیدنش شمایی ؟ خودمم تازه متوجه شدم که ناخودآگاه اینکار رو میکنم
قربونش برم الهی دختر قشنگ خاله


ممنون خاله ای درست مثل دوست جونمم. می دونی منم فقط اسم آیلی رو می گم. قربون معرفت و محبتت فاطمه جون. خیلی دوستت داریم. ممنون از نگاه قشنگت . ممنون از محبتت. روی ماهتونو می بوسم.
یاسی خاله هیلدا
13 خرداد 92 23:44
قررربون عشقم که اینقدر پارسال تا حالا بزرگ شده
بزرگترین تفاوت توی قیافه ساینا موهاشه که کلی بلند و ناز شده
البته توی قیافه ها و گرنه کلی که کلا بزرگ شده
قلبوووووووووووووونت برم
قربون نرگس جونم که کلی خوشحال شدم عکستو دیدم


راست می گی یاسی جون. جدی تنها فرقش موهاشه و اینهکه یه کمی صورتش لاغر شده.
آخه حوصله نداشتم خودمو حذف کنم. عکسو گذاشتیم دیگه.
بوووووووووووووووووووووووووووووووس به روی ماهت
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
14 خرداد 92 0:13
وای عزیزم چه عکسای خوشگلی.مبارکه بلوز نوت باشه عزیزم.پروانه ها روی گل خوشگل نشستن
نرگس جون گفتی بادکنک یاد نمایشگاه کتاب افتادم و روشا و ................برنامه ای داشتین شما ایندفعه.
نوش جونتون هر چی که خوردین.دلم خواست.حیف که برنامه مون جور نشد.ایشالا سال بعد حتما با هم میریم.


مرسی عزیزم. چشمات خوشگل می بینه.
وااااااااااای نگو. همه اش می گفت باغ و جیغغغغغغغغغغ گریهههههههههههه. اگه می اومدین استریو می شدیم. هههههههههه.
انشاله سال بعد با هم. روی ماهتونو می بوسم.
mamane hilda
14 خرداد 92 1:25
salooooom yani yedooooooonee asheghtam azizdele mehraboon kheili labashaye khoshgelet be soorate mahet miad aziiizam hamishe be gardeshhaye khoob khoobo khoshmaze


مرسی مهربووووووووووووونم. مرسی از نگاه قشنگت عزیزم. وای یعنی به پای سلیقه شما که نمی رسیم. می بوسمتون یه عالمه
سارا (مامان درسا)
14 خرداد 92 12:46
هاااااااااااا تنهایی رفتی منم میبردی میدونی که من خیلی خیلی شکمو هستم
شوخی کردم ایشالا همیشه سه تایی با هم جاهای خوشگل و خوشمزه برید عزیزم
راستی اون عکس پارسال توی نمایشگاهش با امسالش خیلی خیلی باحال بود
راستی الهه میگه من 9 اونجام ... حالا روزش که هنوز معلوم نیست ههههه


هااااااا دیگه تهنا تهنا رفتیم. نگفتی می یای. زیاد خبری از شکم نبود.
مرسی عزیزم
حالا تو روزش رو معلوم کن. من از الهه سبقت می گیرم. هههههههه. بوووووووووووووووووووووووووووس به روی ماهتون
مائده(ني ني بوس)
15 خرداد 92 18:15
به به چقدر جاي خوبي چقدر خوراكي


بوووووووووووس
متین من
16 خرداد 92 1:47
عزیزم همیشه شاد باشی و سلامت
چه جالب عکس پارسال وامسال روی یک صندلی توی یک غرفه
ساینا جون لبخند همیشه روی لبانت باشه بووووووووووس


ممنون خاله سمانه . بووووووووووووس
مامان سارا
16 خرداد 92 18:22
خواند زبان دلم ثنای محمد(ص)
ماند خرد خیره در لقای محمد(ص)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)
عید مبعث بر شما و خانواده محترمتان مبارک


ممنون بووووووووس
خاله زهره مامان آرشیدا کوچولو
18 خرداد 92 2:16
عزیز دل من ماشالله چه دلبری میکنی وروجک وای تفاوت عکس ها از پارسال تا امسال براتون آرزوی خوشبختی مضاعف دارم


ممنون خاله زهره. البته میدونی که مامانم از شما تقلب کرده. عکس کوچیکی بزرگی گذاشته. بوووووووووووووووووس
یاسمن مامان رادین
21 خرداد 92 9:21
جوونمییییییییییییی ساینا.

چه عکس جالبیه روی همون صندلی تو دو سال متفاوت

اما از دست این کالسکه هل دادنا


بووووووووووووس برا خاله یاسمن مهربونم.
وای کالسکه هم خوبه هم بلای جونه.
مامان ترنم کوچولو
22 خرداد 92 9:38
به به نمایشگاه خوراااااااااااااااااااکی
همیشه به گردش علمی ساینا جونم


بووووووووووووووس
مامان آویسا
22 خرداد 92 11:59
ببين خونوادگي چه جاها مي ريدا خوش به حالتون
واي كه وقتي عكس كوچولويياش رو ميزاري چقدر نشون ميده بزرگ شده
الهي قربونش بشم
ماماني خوشگليا ماشالله


جای شما خالی بود عزیزم.
خیلی . ببین آویسا جون چه زود یکساله شد.
خدانکنه خاله جونی.
ممنون عزیزم چشمات خوشگل می بینه.
مادر آیاتای
9 تیر 92 14:38
کم از این نمایشگاه اطلاعی نداشتم. جالب بود. هم از دیدن روی ماه شما لذت بردیم هم از تجربه نمایشگاه. ساینا جون رو ببوسید.


ممنون عزیزم. شما هم روی ماه آیاتای رو ببوسید.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوای خدا می باشد