یه قرار وبلاگی
92/2/2
خونه سمیه جون و هیلدا جون
ساینا جون و روشا جون قبل از آماده شدن برای مهمونی
ساینا جونم آماده شده بره مهمونی. البته یه عالمه خوابش می یاد.
یعمی من عاشقتونم. قربون نگاهت برم هیلدا جونم
روشا جونم آبنباتش خوشمزه س. قربون چشمات برم من
فداتون. یعنی اونقدر با هم مهربون بودید که نگو
اصلا با هم کاری نداشتید و برای خودتون سرگرم بودین
درسا جونمم بود که متاسفانه من اصلا حواسم نبود و عکسی از عشق خوشگلم ندارم.
بعد مدت ها کلی خندیدیم کلی بهمون خوش گذشت . من که برگشته بودم به دوران دانشجویی
آخه یه 12 سالی می گذره. بچه های همه دوستام مدرسه می رن الان و همسن ساینا نیستن.
مهمتر از همه این بود که شما نی نی ها اصلا اذیتمون نکردید. خیلی خوب بودین.
ممنون سمیه جون. ممنون یاسی جون
به من خیلی خوش گذشت.
همیشه شاد باشید.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی